ناگفتههای بازیگر اوکراینی سریال «سرجوخه»
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۸۷۵۰۵۹
سوتلانا سوپیلنیاک بازیگر اوکراینی سریال «سرجوخه» گفت: از ۸ سال پیش، یادگیری زبان فارسی را آغاز کرده ام و به فرهنگ ایران آشنایی کامل دارم. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، به نقل از خراسان، سریال «سرجوخه» که به تازگی پخش آن به پایان رسیده، موضوع سایتهای شرط بندی را با جمعی از بازیگران داخلی و خارجی روایت میکرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بازیگری را از کجا یاد گرفتید؟ رشته تحصیلی تان بازیگری بوده؟
رشته ام در دانشگاه، اقتصاد بین الملل و همچنین مدیریت است. اما من قبل از دانشگاه در طول 8 سال در مدرسه هنر هم درس میخواندم و آن جا کلاس بازیگری هم داشتیم.
برای بازی در سریال «سرجوخه» چگونه انتخاب شدید؟ و چه دلایلی برای پذیرش نقش فلورا داشتید؟
برای نقش «فلورا» یک خانم بازیگر خارجی که به فارسی و انگلیسی مسلط باشد، لازم بود. وقتی که فیلم نامه را خواندم، شخصیت «فلورا» برایم خیلی جذاب شد.
تیم تولید چه شناختی راجع به شما داشتند که انتخاب تان کردند؟
تیم تولید با من آشنا نبودند. یک بازیگر ایرانی من را به بازیگردان آقای سیامک راشدی معرفی کردند.
چه تحقیقاتی درباره شخصیت «فلورا» داشتید و چه ویژگی این شخصیت برای تان جذابیت داشت؟
«فلورا» یک خانم باهوش و پرقدرت و با اعتماد به نفس بالاست و مثل خودم به چند زبان خارجی تسلط دارد. همیشه آدمهایی با این ویژگیها برایم جذاب بودند.
تسلط تان به زبان فارسی قابل تحسین است. زبان فارسی را چه زمانی یاد گرفتید؟
یادگیری زبان فارسی را 8 سال پیش در دانشگاه شروع کردم و تا به حال هم دارم یاد میگیرم.
برای حفظ و بیان دیالوگها مشکلی نداشتید؟
من حافظه خوبی دارم، پس با حفظ دیالوگها مشکلی نداشتم، اما برای آهنگ و تلفظ و کلا بازیگری، آقای سیامک راشدی بازیگردان سریال «سرجوخه» خیلی به من کمک کردند.
چقدر با فرهنگ ایران آشنا هستید؟
6 سال در دانشگاه شفچنکوی اوکراین، زبان و ادبیات و فرهنگ و تاریخ مردم ایران را میآموختم. در ایران هم دورههای زبان فارسی را دیدم و به شهرهای مختلف ایران سفر کردم. برای همین با فرهنگ ایران آشنایی کافی دارم.
در این سریال، حمیدرضا محمدی نقش مقابل تان را بازی میکرد، او در کار چقدر به شما کمک کرد؟
حمیدرضا محمدی بازیگر حرفهای و باتجربه تئاتر و سینماست. برداشت حرفهای او راجع به کارش مورد پسندم است. ما مدام هر زمانی که فرصت داشتیم، با هم تمرین میکردیم و او در کارم خیلی بهم کمک کرد.
شیوه کاری احمد معظمی چگونه بود و چه راهنماییهایی برای رسیدن به نقش تان میکرد؟
احمد معظمی نه تنها کارگردان درجه یکی است، بلکه آدم با شخصیت و مدیری حرفهای و کاردرست است. او توانست محیط تصویربرداری راحت را درست کند و من به عنوان بازیگر خارجی احساس نگرانی و غریبگی نداشتم. سر صحنه همیشه با لحن آرام و لبخند، توضیحات لازم را میدادند و راهنمایی میکردند.
با توجه به این که در مجموعه «سرجوخه» بازیگری با تیم ایرانی را تجربه کردید نظرتان درباره بازیگری و ادامه آن چیست؟
سینمای ایران مورد علاقهام است و بازیگری هم خیلی برایم جذابیت دارد. به نظرم بازیگری، فرصتهای زیادی برای پیشرفت ذهنی و درونی آدم میدهد.
از دیدن خود چه احساسی داشتید؟ و چه نظراتی دریافت کردید؟
من آدم خودانتقادی هستم و بعضی از سکانسهایی را که خودم بازی کردم، خیلی دوست نداشتم. اما همه نظراتی که گرفتم، مثبت بود و خیلیها بازی «فلورا» را دوست داشتند که برایم خیلی مهم است.
هم اکنون چه تصمیمی برای ادامه بازیگری دارید؟
علاقهمند هستم بازیگری حرفهای را ادامه دهم.
اخبار گروه سایر رسانهها صرفا بازنشر اخبار سایتها و خبرگزاریهاست و خبرگزاری تسنیم هیچ مسئولیتی در قبال آن ندارد.
انتهای پیام/
بازگشت به صفحه رسانهها
منبع: تسنیم
کلیدواژه: زبان فارسی حرفه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۷۵۰۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شاعری که براساس دانش ادبی شعر نسروده!
فرهاد طاهری، پدرش، محمدحسین طاهری را شاعری میخواند که براساس قریحه شعر سروده نه براساس توانایی دانش ادبی میگوید او به جریانهای ادبی رایج، کمترین اعتنایی نداشت. با توجه به اینکه در شهری میزیسته که زبانهای تاتی تاکستانی و ترکی رایج است، اشعارش در تحکیم وحدت ملی و تقویت زبان فارسی بسیار مهم است.
فرهاد طاهری، دانشنامهنگار و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران دیوان اشعار پدرش، محمدحسین طاهری را گردآوری و به تازگی راهی بازار نشر کرده است. او در گفتوگویی مکتوب با ایسنا درباره ویژگی شعرهای این دیوان توضیح داده است.
متن گفتوگو در پی میآید:
در ابتدا درباره این دیوان شعری توضیح میدهید؛ درباره سبک شعری شاعر، تعداد اشعار و مضمونهایی که در این شعرها به کار گرفته شده است.
پیش از پاسخ دادن به پرسشهای شما، لازم میدانم از توجه آن خبرگزاری پرمخاطب به انتشار دیوان طاهری سپاسگزاری کنم.
دیوان طاهری مجموعه کامل سرودههای فارسی زندهیاد محمدحسین طاهری است. محمدحسین طاهری (١٣١٣ - ١٣٩٠) از مردم تاکستان و آموزگار و مدیر دبستان در آن شهر بود. دیوان در ۶٢٩ صفحه تدوین شده است که از این صفحات، ٣٠ صفحه نمایه اشعار و اعلام است و حدود ٢٠ صفحه هم پیشگفتار تدوینگر و صفحات پیش از متن است؛ بنابراین ۵٨٠ صفحه، متن اصلی دیوان را شامل میشود و به تقریب میتوان گفت دیوان طاهری دربردارنده حدود ٩ الی ١٠ هزار بیت اشعار فارسی است.
به لحاظ سبک شعر، اشعار دیوان طاهری در قصاید، به سبک خراسانی و در دیگر قالبهای شعر (غزل، مثنوی، ترکیبات و مسمطات و رباعی و دوبیتی) اشعار به طرز سبک عراقی است. در این دیوان، قصایدی آمده که کاملا روشن است شاعر در سرودن آنها به قصاید فرخی سیستانی و ناصر خسرو نظر داشته است. همچنین استقبالها و تضمینهایی که از غزلیات و مسمطات سعدی و غزلیات حافظ کرده پیروی شاعر را از سبک عراقی نشان میدهد. در بعضی از اشعار البته نمونههایی از سبک دوره بازگشت مخصوصا تحت تأثیر اشعار قاآنی کاملا مشهود است اما در سراسر دیوان رد پایی از سبک هندی دیده نمیشود. چند نمونه هم البته شعرهایی در دیوان هست که متأثر از شاعران معاصر مانند افسانه نیما و بعضی غزلیات شاملو و سایه و شهریار است.
ویژگیهای دیوان طاهری
به لحاظ مضامین شعر، میتوانم بگویم اغلب اشعار دیوان طاهری همان مضامین سنتی و قدمایی شعر فارسی است. علاوه بر آن شاعر به مسائل اجتماعی هم توجه کرده است. این نکته را من در مقدمه دیوان مشروح نوشتهام و فکر کنم بهتر است همان توضیح را اینجا برای خوانندگان این مصاحبه عینا نقل کنم :
«درون مایۀ اشعار عمدتا صبغه و حال و هوایی عاطفی و عاشقانه دارد و جنبههای انسانی و اجتماعی نیز در سراسرآن مشهود است . سرودههای طاهری هم، به مانند بسیاری از سرودههای طرز قدمایی، مظهر تمام عیارِ همان دغدغهها و پرسشهای همواره پایان ناپذیر ذهنیت شاعرانۀ هویت و اندیشۀ ایرانی است : پرسش و جستوجوگری از معمای آفرینش و هستی، حیرت و درماندگی، عشق، دلتنگی و هجر و فراق، یأس وامید، حقگزاری و سپاس و ستایش و نکوهش، حسرت برگذشته و پشیمانی، نجوا و گفتوگوهای با خویش و...
شاعر این سرودهها نیز در سراسر اشعار خود به همان احوالات شاعرانه و برخوردار از اوصاف اخلاقی و شخصیتیِ ملهم از طرز نگریستن شاعرانه به عوالم روحی و دنیای بیرونِ خود به تمام و کمال دچار بوده است. به مقتضای شاعرانه اندیشیدن و سخن گفتن، دستخوش «زیروزبرشدنهای عاطفی واحساسی» شده و گاه و بیگاه نیز رشتۀ سخن به دست «قضاوتِ پُر تناقض» داده است.
فارغ از آنچه گذشت، دیوان طاهری همچنین حائز بعضی نکتهها و گفتههایی است به نظر شایستۀ اعتنا و تأملِ بیشتر که بررسی اجمالی آن، چه بسا ذهن و توجه خوانندگان این اشعار را فزونتر معطوف خود کند و آنان را به جزئیات و آگاهیهایی راهنمون شود که در فهم دقیقتر و روشنترِ گذشته شاعر و گذشتههای زادگاه او، فراوان دستگیر و راهگشا باشد.
نخست، خواننده نکته بین دیوان طاهری، از سرگذشت و مهمترین وقایع زندگانی شاعر و نیز از دلخوریها و غمها و شادیها و باورهای فرهنگی و اعتقادی، و از قضاوتها و آراء ستایشگر یا منتقدانه او درباره معاشران و دوستان و اقوام و نزدیکان و حتی از اظهارنظرهای او درباره خانوادهاش مطلع میشود. بخشی از دیوان طاهری، درواقع نوعی شرححالنگاری منظوم است که پاسخدهنده پرسش خوانندگان و جویندگانی است که بخواهند روایت زندگانی شاعر را از زبان خود او بشنوند.
جنبه مهم دیگر دیوان طاهری، گزارشهایی است عمدتا دقیق و مستند و جزئینگرانه (و با ذکر تاریخ) از محیط و رویدادها و پدیدههای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی روزگار و زادگاه شاعر که به روایت او در ضمن اشعاری بسیار، به نظم آمده است مانندِ شکوهها از: مالکیت زمینهای کشاورزی و مصائب زراعت و باغداری، خشکسالی، بلاها و مصیبتهای طبیعی و آسمانی، مسائل درمان و بهداشت و آموزش و پرورش، معضلات بیمه بازنشستگان، تنگی معیشت و حقوق نابسنده فرهنگیان ومعلمان، گرانی و کمبود اقلام و سهمیهبندیها، بیلیاقتی و نادرستکاری صاحبان حرفهها و مشاغل (اعم از وکیل و پزشک و بنا و پیمانکار و...)؛ همچنین گرامیداشت دوران دفاع مقدس از وطن و ادای احترام به شهیدان و اسیران و آزادگان؛ حقسپاسی از انسانهای لایق و خدمتگزار ؛ در مرثیه و منقبت پیامبر گرامی اسلام (ص) و ائمه معصوم درضمن اشعاری آئینی و مذهبی ، سوگسرودههایی در غم درگذشت مشاهیر و استادان بزرگ ادب وتاریخ و فرهنگ ایران و فرهنگ پروران و معلمان، و گزارش اخبار کانونهای فرهنگی و انجمنها ومحافل ادبی وشبهای شعر و سخنرانی و...
از این نظر در دیوان طاهری، جلوهها وصحنههایی از تاریخ اجتماعی و فرهنگی زمانه و زادگاه شاعر، به نظم کشیده شده است. در گزارشها و روایتگریهایی هم که دار سخن صرفا به گردِ مسائل «اجتماعی و شأن وجدانِ کاری و پای بندی به اخلاق و درستکاری» بوده است البته این دسته از سرودهها تنها «صبغه گزارش و روایت» محض ندارد. در بیشتر این اشعار، رگهها و رد پاهایی از «انتقاد و نقد و تذکر و تحذیر و هشدار و راه نشان دادن و برحذر داشتن از بیراهه و انحراف و به خطا رفتن» خود را نمایانده است درواقع می توان این قبیل اشعار را به نوعی نخستین نمونههای «شعر متعهد اجتماعی» و نیز اولین تجربههای «نقد اجتماعی مصلحانه» در «ساحت شعرفارسی» در زادگاه شاعر دانست. این نوع شعر منتقدانه اجتماعی و متعهد در دیوان طاهری البته با بسیاری از سنن غالبِ سرودن چنین اشعاری در ادبیات فارسی نیز سازگاری چندان ندارد . لحن و زبان اشعار او ، اگر نگویم تماما بلکه قریب به تمام، برکنار از «هزل و هجو وتیزو تندی و رکیکی کلام» است. این مضمون در ادبیات فارسی (شعر یا نثر منتقدانه اجتماعی و متعهد) در ذات خود پذیرای هرنوع کلام و واژه «تند وبه دور از نزاکت رایج در گفتار» و موافق با لحن و بیان «هزل و هجوآمیز» است و شواهدی بسیار هم از آن در سابقه و سنت ادبیات فارسی و در دیوانها و تذکرهها برجای مانده است. اما شواهد شعر منتقدانه اجتماعی و متعهد در دیوان طاهری، با بیانی مؤدبانه ولحنی برخوردار از وجاهت کلام، بامخاطبان به سخن آمدهند.»
شاعری که دوگانگی نداشت
شما گردآورنده و تدوینگر شعرهای پدرتان هستید، در واقع با این شاعر زیستهاید و تجربه زیسته او را از نزدیک مشاهده کردهاید، چقدر شخصیت شاعر به شعر هایش نزدیک بوده و در واقع تجربه زیستهاش در شعرهایش نمود دارد؟
در شخصیت ایشان اصولا در هیچ زمینهای دوگانگی وجود نداشت. در تمام مسائل، حرف و عملش یکی بود. همهٔ کسانی که او را میشناسند اعم از دانشآموزانش یا معلمانی که سالها همکارش بودهاند و نیز دیگر اهالی تاکستان به این نکته اذعان دارند که هیچ تفاوت و اختلافی میان گفتار و کردار ایشان ملاحظه نکردهاند. این ویژگی در تمام اشعار او کاملا مشهود است. زمینه و بستر بسیاری از اشعار منتقدانه او هم دقیقا از همین ویژگی شخصیت ایشان نشئت میگرفت. بعد هم باید این نکته را اضافه کنم او براساس قریحه شاعری و تجربه هنری این اشعار را سروده است ونه براساس توانایی دانش ادبی. بسیارند استادان و دبیران ادبیات فارسی که براساس دانش ادبی و معلومات خود شعر میگویند که البته موفق هم نبودهاند.
کمترین اعتنایی به جریانهای ادبی نداشت
شاعر این شعرها، دور از پایتخت به کار شعری پرداخته است، این موضوع چقدر در کار او تأثیر گذاشته است و چقدر ایشان به جریانهای ادبی توجه نشان داده است؟
من فکر میکنم اهمیت فرهنگی دیوان طاهری در همین ویژگی است که شاعر آن دور از پایتخت و در شهری میزیسته که زبانهای تاتی تاکستانی و ترکی در آنجا رایج بوده است. از این لحاظ دیوان طاهری در تحکیم وحدت ملی و تقویت زبان فارسی بسیار مهم است و از این جنبه هم باید این دیوان معرفی و نقد و بررسی شود.
اما در خصوص «جریان های» ادبی رایج، میتوانم بگویم شاعر، کمترین توجه و اعتنایی به آن نداشت. تلقی او از مقوله شعر و ادبیات فارسی، فقط تعمق در دیوان شاعران بزرگ بود. همیشه هم کلیات سعدی، دیوان حافظ، شاهنامه فردوسی، مثنوی و غزلیات شمس، دیوان وحشی بافقی، فخرالدین عراقی، عارف قزوینی، ایرج میرزا، ملک الشعرای بهار، رهی معیری، اهلی شیرازی، قاآنی را در دست داشت و مطالعه میکرد. از میان شاعران معاصر هم فقط شهریار و سایه را مرتب میخواند. کمترین علاقهای هم به سهراب سپهری و فروغ و اخوان ثالث نداشت. البته به حسین منزوی ارادت داشت و از اشعار او لذت میبرد.
درباره این «جریانهای ادبی» یاد خاطرهای افتادم و فکر کنم بد نباشد ذکر کنم. من در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، ادبیات فارسی خواندهام و در دوره دانشجویی سخت شیفتهٔ مسائل شعر نو و جریانهای تجددگرایی ادبی بودم. زنده یاد دکتر فرشیدورد، استاد نقد ادبی و سبکشناسی ما بود. بارها سرکلاس با دکتر فرشیدورد درخصوص شعر نو و جریانهای ادبی معاصر بحثم شده بود. دکتر فرشیدورد کمترین اعتنایی به این مسائل نداشت. یادم هست زنده یاد پدرم برای جشن فارغالتحصیلی من غزلی سروده و به نشانی گروه ادبیات فارسی پست کرده بود. نامه پدر چند روز بعد از فارغ التحصیلی به دستم رسید. وقتی رفتم گروه ادبیات نامهام را بردارم دکتر فرشیدورد هم در گروه بود و با هم قدم زنان به بیرون دانشکده رفتیم. طی راه، ماجرا را گفتم. دکتر فرشیدورد با نهایت بیاعتنایی گفت پدر شما مگر شاعر بود؟ گفتم بلی و غزل پدر را به سوی دکتر فرشیدورد دراز کردم. با میلی توأم با اکراه کاغذ را گرفت. پدرم بسیار خوش خط بود. دکتر فرشیدورد تا خط پدر را دید گفت عجب خط زیبایی و شروع کرد غزل را خواندن.. به وسط غزل که رسید ایستاد. با تأمل بقیه غزل را خواند و متوجه شدم برگشت دوباره از اول خواند. بعد سرش را بلند کرد و با لحن عصبانیت و شوخی مآب گفت عجیب است از چنین پدر فاضل و فرهیختهای فرزند ناخلفی چون شما تربیت شده است…بعد هم خندید…
شاعر غیر از زبان فارسی، گویا اشعاری به زبان اقلیم خود یعنی زبان تاتی داشته است، درباره تفاوتها و شباهتهای این اشعار میگویید؟
بلی شاعر دیوان طاهری، اشعاری به زبان تاتی تاکستانی هم سروده است. اتفاقا در یکی دوجا در دیوان شعر فارسی به این نکته اشاره و بدان مفاخره هم کرده است البته فضل تقدم سرودن اشعار تاتی تاکستانی، از آن پدر فرهیخته شاعر، زنده یاد میرزا علیمحمد طاهری است. او نخستین کسی است که اشعاری به زبان تاتی تاکستانی سروده است. اما شعر تاتی صاحب دیوان طاهری، مشتمل بر دو منظومه بلند «آی، وارُن، وارُن» (ای باران، باران!) و «آی فِرِم» (ای پسرم) و اشعاری در قالب غزل و رباعی است. مضامین اشعار تاتی، بیشتر پند و اندرز به آیندگان، ضبط و ثبت آداب و رسوم محلی و در مجموع در حوزه فرهنگ مردم است. غیر از این جنبهها، اشعار تاتی این شاعر، به لحاظ گویششناسی بسیار اهمیت دارد. خودشاعر بعضی از اشعار تاتی را به فارسی ترجمه کرده و تعلیقات بسیار راهگشایی هم در ذیل اشعارش به قلم آورده است. مجموعهٔ اشعار تاتی نیز در مجلدی با عنوان «آی وارُن وارُن» در دست تدوین و آمادهسازی است که امیدوارم تا پایان امسال منتشر شود.
انتهای پیام